روایتی از ویروس کرونا، از دفتر خاطرات یک زن تنها در ووهان چین
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۷۳۰۹۳۱
تین نیوز
گسترش ویروس کرونا، که مرکز آن شهر ووهان در چین است، سبب نگرانی گسترده در جهان شده است. این شهر از ۲۳ ژانویه ارتباطش با بیرون تقریبا قطع شده است تا مقامات بتوانند ویروس را تحت کنترل درآورند. وسایل نقلیه رفت و آمد نمیکنند و بیشتر مغازهها و شرکت ها تعطیل هستند. به مردم توصیه شده درخانههایشان بمانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پنج شنبه ۲۳ ژانویه - روز قطع ارتباط
وقتی بیدار شدم خبر قطع شدن ارتباط شهر را با بیرون شنیدم. نمی دانستم باید چه کنم. اصلا نمیدانستم این موضوع به چه معنی است؟ این شرایط چقدر طول می کشد و من چطور باید خودم را برای شرایط تازه آماده کنم؟
اظهارنظرهای تندی در این باره در شبکه های اجتماعی وجود دارد. گفته شده که خیلی از بیماران بعد از تشخیص نتوانسته اند در بیمارستان بستری شوند (چون تخت کافی وجود ندارد).
خیلی ها ماسک به صورت دارند. دوستمانم گفتند که مواد غذایی در خانه ذخیره کنیم. برنج و نودِل دیگر پیدا نمی شود. مردی را دیدم که نمک می خرید. کسی از او پرسید چرا و او پاسخ داد که اگر تعطیلی یک سال طول بکشد چه کنیم؟
به داروخانه رفتم. دیدم تعداد کمی مشتری قبول می کنند. ماسک و ضدعفونی کننده الکلی تمام شده بود. بعد از ذخیره مواد غذایی هنوز در حیرتم. تعداد عابران و خودرو در خیابانها رو به کاهش است و شهر ناگهان به حالت تعطیلی درآمده.
جمعه ۲۴ ژانویه - شب عید در سکوت
دنیا ساکت است و سکوت ترسناک. من تنها زندگی می کنم و تنها راهی که با آن حس می کنم آدمهای دیگر در اطراف محل زندگی ام هستند، سر و صداهای راهروست.
زمان زیادی دارم که فکر کنم چطور زنده بمانم ولی منابع یا ارتباطات زیادی در اختیار ندارم. یکی از هدف هایم این است که بیمار نشوم، پس باید ورزش کنم. غذا هم برای زنده ماندن مهم است پس باید مطمئن باشم ذخیره غذایی کافی دارم.
دولت اعلام نکرده که تعطیلی چقدر طول می کشد یا اینکه ما چطور به کارمان ادامه دهیم. بعضیها می گویند ممکن است تا ماه مه (سه ماه دیگر) طول بکشد.
امروز داروخانه و بقالی طبقه پایین ساختمان ما تعطیل بود ولی دیدن اینکه رستوران ها هنوز غذا به منازل تحویل می دهند آرامبخش است. نودِل در سوپرمارکت ها پیدا نمی شود ولی می توان برنج پیدا کرد. امروز به بازارچه رفتم و کرفس، ساقه سیر و تخم مرغ خریدم.
وقتی به خانه برگشتم همه لباسهایم را شستم و دوش گرفتم. رعایت بهداشت فردی خیلی مهم است. فکر کنم ۲۰، ۳۰ بار در روز دستهایم را می شویم.
وقتی بیرون می روم حس می کنم که هنوز با دنیا ارتباط دارم. تصور اینکه افراد مسنی که تنها زندگی می کنند یا کسانی که معلولیت دارند چگونه این شرایط را سپری می کنند، سخت است.
موقع شام با دوستانم تماس تصویری داشتم. همه حرف ها به ویروس ختم می شود. بعضی از آنها که به شهرهای نزدیک ووهان رفته بودند، تصمیم گرفتهاند به خانه برنگردند. یکی از دوستانم هنگام تماس سرفهاش گرفت و دوست دیگری به شوخی به او گفت که تلفن را قطع کند.
سه ساعت حرف زدیم و بعد فکر کردم که می توانم با افکار مثبت بخوابم. ولی وقتی که چشمانم بسته شد، اتفاقات چند روز قبل فکرم را پر کرد. گریه ام گرفت. احساس بیچارگی، عصبانیت و اندوه می کردم. به مرگ هم فکر کردم. نمی خواهم بمیرم.
شنبه ۲۵ ژانویه - سال نوی چینی و تنها در خانه
امروز سال نوی چینی است. من هیچوقت علاقه به جشن گرفتن نداشتم، با شرایط جدید، سال نو بیمعنیتر هم شده.
صبح بعد از عطسه، کمی خون دیدم و ترسیدم. ذهنم پر از نگرانی درباره مریضی شد. نمی دانستم که بیرون بروم یا نه. ولی چون تب ندارم و اشتهایم هم خوب است، زدم بیرون. دو تا ماسک به صورتم زدم هر چند مردم می گویند فایده ای ندارد. شهر هنوز خیلی ساکت است.
یک گلفروشی باز بود و صاحب مغازه تعدادی گل داوودی که اینجا برای مراسم ختم استفاده میشود، جلوی مغازه گذاشته بود. نمی دانم منظور خاصی از این کار داشته یا نه؟
در سوپرمارکت قفسه سبزیجات خالی بود و بعضی از مواد دیگر مثل نودِل هم تمام شده بود. فقط دو سه نفر توی صف ایستاده بودند. حسی دارم که مرا به خرید بیشتر وا می دارد. دوباره دو کیلو و نیم برنج خریدم. هفت کیلو هم در خانه برنج دارم. مواد غذایی دیگری مثل سیب زمینی شیرین، سوسیس، لوبیای قرمز، لوبیای سبز، دانه ارزن و تخم مرغ نمک زده خریدم.
من تخم مرغ نمک زده اصلا دوست ندارم... فکر کردم که بعد از رفع شدن محدودیت ها، آن را به دوستانم بدهم. الان به اندازه مصرف یک ماه مواد غذایی دارم. این زیاد خریدن خیلی احمقانه است. ولی با شرایط موجود، چطور می توانم خود را سرزنش کنم؟
بعد برای قدم زدم به کنار رودخانه رفتم. دو مغازه خوراک فروشی باز بودند. چند نفر با سگ هایشان آمده بودند بیرون. من توی این خیابان هیچ وقت قدم نزده بودم. احساس می کنم دنیای من کمی بزرگتر شده است.
یکشنبه ۲۶ ژانویه - صدای خود را به گوش دیگران برسانیم
در اولین روز از اعمال محدودیت ها نمی توانستم چیزی درباره این موضوع در شبکه های اجتماعی بنویسم (به دلیل فیلترینگ شبکههای اجتماعی در چین). حتی در ویچت هم نتوانستم چیزی بنویسم.
سخت است که در این شرایط زندگی معمول خود را ادامه دهی، امروز صبح ورزش کردم ولی نتوانستم تمرکز کنم چون ذهنم مشغول است.
امروز هم از خانه بیرون رفتم و سعی کردم آدم هایی را که می بینم بشمارم. تا فاصله ۵۰۰ متری منزلم، هشت نفر را دیدم. دوست نداشتم زود به خانه برگردم. می خواهم بیشتر ببینم. دو ماه پیش بود که به ووهان نقل مکان کردم. دوستان زیادی اینجا ندارم و شهر را هم به خوبی نمی شناسم.
فکر کنم امروز ۱۰۰ نفر را دیدم. حدود ساعت هشت شب بود که عده ای از پنجره هایشان شعار میدادند «برو، ووهان!». این شعار دادن نوعی حس قدرت به مردم می دهد.
سه شنبه ۲۸ ژانویه، بالاخره نور آفتاب آمد
حس ترس بین مردم جدایی انداخته است.
در بسیاری از شهرها مردم مجبورند ماسک بزنند. در ظاهر این کار برای کنترل همهگیر شدن ذاتالریه است ولی در واقع می تواند به سوءاستفاده از قدرت منجر شود.
بعضی از شهروندان را که ماسک نداشتند از وسایل نقلیه جمعی بیرون انداختهاند. معلوم نیست چرا ماسک نداشتند. شاید نتوانستند بخرند یا اینکه از هشداری که دولت داده خبر نداشتند. به هر حال حق بیرون رفتن آنان از خانه نباید از بین برود.
بعضی از ویدیوهایی که در اینترنت دیدم، نشان میداد که بعضی از مردم درِ خانه کسانی را که خودشان را قرنطینه کرده بودند، مهر و موم کردند. افرادی هم از استان هوبِی که ووهان در آن قرار دارد، از خانه شان بیرون رانده شدند و جایی برای رفتن نداشتند. از طرف دیگر کسانی هم هستند که برای مردم این استان جایی برای ماندن فراهم می کنند.
برای اینکه دولت مردم را ترغیب به ماندن در منزل کند، راه های زیادی هست. دولت باید مطمئن شود که هر شهروندی ماسک در اختیار دارد یا حتی به آنها پول بدهد تا درخانه بمانند.
امروز بالاخره نور آفتاب را دیدیم. چند نفر را هم در مجتمع مسکونی مان دیدم که دمای بدن افراد غیرساکن را اندازه می گرفتند. اعتماد سازی و ارتباط برقرار کردن با وجود این محدودیت ها ساده نیست. جو سنگینی بر شهر حاکم است. نگرانی ام درباره زنده ماندن کمتر شده است. قدم زدن در شهر بدون اینکه با دیگران ارتباطی برقرار کنم به نظر بی معنی است.
مشارکت اجتماعی یک نیاز مهم است. همه باید نقشی را در جامعه برای خود پیدا کنند و به زندگی خود هدف بدهند.من هم در این شهر خاموش باید نقش خودم را پیدا کنم.
گیو جینگ بخشی از یادداشت هایش را در شبکه اجتماعی ویچت هم منتشر می کند.
تصاویر از دیویس سوریا.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانیدمنبع: تین نیوز
کلیدواژه: ویروس کرونا ووهان شبکه های اجتماعی تنها زندگی مواد غذایی محدودیت ها فکر کردم تخم مرغ فکر کنم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۳۰۹۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انجام ۲۰ دقیقه بازی تتریس می تواند از ابتلا به اختلال اضطراب پس از حادثه جلوگیری کند
یک مطالعه نشان داده که انجام بازی تتریس پس از تجربه یک رویداد آسیبزا و تروماتیک می تواند به کاهش خطر ابتلا به اختلال اضطراب پس از حادثه یا PTSD کمک کند.
به گزارش روزیاتو، این بازی ویدیویی محبوب به کاهش احتمال بروز فلاشبک و یادآوری های ناشی از اختلال اضطراب پس از حادثه بعد از تجربه یک رویداد آسیبزا کمک می کند.
به گفته محققان، این بازی ممکن است به جلوگیری از یادآوری خاطراتی از مناظر و صداهایی که فرد در آن زمان شاهد آن ها بوده، کمک کند.
تحقیقات دیگری نشان داده که انجام این بازی تنها به مدت ۲۰ دقیقه میتواند منجر به ایجاد تغییرات در مادرانی شود که تا هفت سال مشکلات مربوط به زایمان داشتهاند.
دکتر کاترین دیپروز از دانشگاه آکسفورد که روی اولین پژوهش کار می کرد، گفته است:
ما می دانیم که یک دوره حداکثر شش ساعته وجود دارد که در آن می توان انواع خاصی از خاطرات که در ذهن انسان ثبت می شوند را تحت تاثیر قرار داد.
ما نشان دادهایم که انجام بازی «تتریس» توسط داوطلبان سالم در این پنجره زمانی میتواند خاطرات فلاشبک را بدون از بین بردن توانایی درک رویداد کاهش دهد.
PTSD یک اختلال اضطرابی است که بر اثر تجربه رویدادهای بسیار استرسزا، ترسناک یا ناراحتکننده ایجاد شده و می تواند منجر به کابوس، یادآوری مکرر خاطرات حادثه و احساس انزوا شود.
علل بروز PTSD می تواند از تصادفات جاده ای جدی گرفته تا حملات خشونتآمیز، مشکلات سلامتی یا مسائل مربوط به زایمان متغیر باشد.
راهکارهای درمانی اختلال اضطراب پس از حادثه شامل درمانهای گفتاری، مانند درمان شناختی رفتاری و مصرف داروهای ضد افسردگی مانند پاروکستین یا سرترالین هستند.
اولین مطالعه که در مجله PLOS One منتشر شده، به بررسی این موضوع پرداخته که بازی تتریس (یکی از محبوب ترین بازیهای ویدیویی در تمام دوران) چه تاثیری بر احتمال ابتلا به این اختلال دارد.
محققان فیلمی را به ۴۰ داوطلب سالم نشان دادند که شامل تصاویر آسیبزا و ناراحتکننده از جمله تبلیغاتی بود که خطرات رانندگی در حالت مستی را برجسته می کرد.
پس از ۳۰ دقیقه انتظار، ۲۰ نفر از داوطلبان به مدت ۱۰ دقیقه تتریس بازی کردند؛ در حالی که نیم دیگری از شرکتکنندگان هیچ کاری انجام ندادند.
آنهایی که این بازی را انجام داده بودند، در هفته بعد به طور قابل توجهی فلاشبکهای کمتری به فیلم را تجربه کردند.
دکتر امیلی هولمز از دانشگاه آکسفورد گفته است:
ما میخواستیم راهی برای کاهش فلاشبکها و یادآوری خاطرات منفی ناشی از تروما پیدا کنیم.
تتریس ممکن است با رقابت بر سر منابع مغز برای اطلاعات حسی اثربخش باشد.
ما معتقدیم که این بازی به طور خاص با روشی که خاطرات حسی در دوره پس از تروما ایجاد میشوند تداخل دارد و به همین خاطر تعداد فلاشبکهایی که پس از آن تجربه میشوند را کاهش میدهد.
مطالعه دوم که در مجله اختلالات عاطفی منتشر شده، به این موضوع پرداخته که چگونه میتوان از این بازی برای درمان مادران سالها پس از زایمان تروماتیک و آسیبزا استفاده کرد.
محققان علائم PTSD را در ۱۸ زن مبتلا به این بیماری بین ۷ ماه تا ۶.۹ سال پس از تولد ردیابی کردند.
به این زنان «نشانه های یادآوری» مانند بازگشت به بخش زایمان داده شده و از آنها خواسته شد ۱۵ روز بعد تتریس بازی کنند.
محققان علائم PTSD آنها را در تمام طول مدت اندازهگیری کردند و دریافتند که پس از درخواست از آنها برای انجام بازی، این علائم حدوداً نصف شدهاند.
کانال عصر ایران در تلگرام